حجر بن عدی چه کسی است؟
****این روز ها اخبار جنایات گروهی مسلمان نما که با پشتیبانی برخی سران مزدور عرب در کشور مسلمان سوریه به جنایات و هتک حرمت مقدسات اسلامی می پردازند، به گوش همگان می رسد و دل هر آزادمردی را می لرزاند. خبر هتک حرمت و نبش قبر جناب حجر بن عدی، صحابه گرامی پیامبر اسلام و یار وفادار امیر المومنین علی بن ابیطالب علیه السلام، داغ تازه ای بود که این قابیلیان بی دین بر دل داغدیده اهل ایمان و آزادمردان گذاردند، نبش قبر و تخریب قبور از شیوه آل سعود و وهابیت بی دین است.****
حجر بن عدی کیست؟
براستی قلم در برابر عظمت و وفای حجربن عدی، عاجز و نا توان است. او کسی نبود که بزرگی ها و فداکاری های او را بتوان به آسانی ترسیم کرد، مرد وفا بود، شب زنده دار و روزه دار بود او یک مسلمانان راستین بود. از دوران جوانی، دلاوری و شجاعت با سرشت او در هم آمیخته شده و خون حماسه و پیکار در رگ های او جاری بود.
او در نوجوانی همراه برادرش هانی بن عدی به حضور پیامبر اسلام، صلی الله علیه و آله شرفیاب شد و به آیین اسلام گروید. او از دوران حیات پیامبر چیزی درک نکرد و پس از زمان اندکی که از مسلمانانی او می گذشت،
پیامبر از دنیا رفت و در جنگ های زمان آن حضرت نیز اسم او به چشم نمی خورد، ولی در فتح شام یکی از سربازان فاتح بود و هم او بود که «مرج عذرا» را فتح کرد و نیز در جنگ قادسیه شرکت داشت. در جریان فتح مدائن او بود که به رود دجله زد و عبور کرد.
او در عین رزم جویی، مرد تقوی و نیایش و معنویت بود و به همین سبب او را «حجر الخیر» می نامیدند، در برابر «حجر شر» که از یاران معاویه بود.
او نسبت به مادرش همواره نیکی می کرد و نماز و روزه فراوان انجام می داد. او هرگز بی وضو نمی ماند و هر وقت وضو می گرفت، نماز می خواند. دعای او در پیشگاه، پروردگار به هدف اجابت می رسید.
حجربن عدی مرد هدف و عقیده بود، او به مردان حق و فضیلت عشق می ورزید، او هنگام مرگ ابوذر در ربذه، بر بالین او حاضر شد. حجربن عدی شیفته حق و عدالت و تشنه فضیلت و مردانگی و پیرو راستین اسلام بود و همه این ها را در وجود امام علی علیه السلام می دید.
حجر بن عدی در زمان علی علیه السلام
و در میان یاران حضرت علی علیه السلام نمونه بود. او در مدت خلافت امیر مؤمنان علیه السلام در هر سه جنگ صفین، نهروان و جمل در رکاب آن حضرت شمشیر می زد.
او پیش از شروع جنگ صفین، روزی پشتیبانی خود را از امیر مؤمنان علیه السلام چنین اعلام کرد:
«"ما زاده جنگ و فرزندان شمشیریم، می دانیم جنگ را از کجا باید شروع کرد و چگونه از آن بهره برداری نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخیتم ما دارای یاران نیک، خویشاوندان و عشیره فراوان، رأی آزموده و نیروی پسندیده ای هستیم اینک اختیار ما در دست توست،
اگر به شرق یا غرب جهان بروی در رکاب تو هستیم و هر چه دستور بدهی اطاعت می کنیم. امیر مؤمنان علیه السلام، از این وفاداری خوشحال شد و درباره او دعا کرد. یکی از افتخارات وی مقابله با ضحاک یکی از فرماندهان نامدار شام بود که در این نبرد پیروز شد."»
حجر بن عدی در جنگ صفین از طرف امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمانده قبیله کنده بود و در جنگ نهروان فرماندهی میسره ی لشگر امام را بر عهده داشت.
بعد از شهادت حضرت علی علیه السلام و جریان صلح تحمیلی بر امام حسن علیه السلام حاکمان شهرها به دستور معاویه شروع به شکنجه و آزار شیعیان حضرت علی علیه السلام کردند یکی زا این حاکمان مغیره بود که چون از محبوبیت عمومی و شایستگی و فضیلت حجر بن عدی آگاه بود ناگزیر به آن اعتراف می کرد و می گفت نمی خواهم بهترین مردان شهر را بکشم تا آنان را در پیشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهکار! او اضافه کرد با قتل حجربن عدی و یاران او معاویه در دنیا به عزت و آقائی می رسد ولی مغیره روز قیامت ذلیل و معذب می گردد.
پس از شهادت امام مجتبی علیه السلام و رفت و آمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسین علیه السلام دست نشاندگان معاویه به دستور او سختگیری بیشتری نسبت به شیعیان، به خصوص شیعیان کوفه می کردند و بعضی از چهره های سرشناس شیعه را به بهانه های پوچ و بی اساس به قتل می رساندند. یکی از آنان حجربن عدی کندی بود.
اندرو متیوس میگه :